نفوذ هوا به داخل ساختمان همواره یکی از طریق مهم دفع حرارت (در زمستان) و جذب حرارت (در تابستان) می باشد. نفوذ طبیعی هوا عموماً تحت تاثیر یکی از عوامل زیر صورت می گیرد:
الف) سرعت باد: سرعت باد باعث ایجاد فشار در سمت مشرف به باد و همچنین خلا ملایمی در سمت داخل ساختمان شده سبب نفوذ هوای خارج از درز درها، پنجره و غیره به داخل می گردد.
ب) خاصیت دودکشی: اختلاف دمای فضاهای داخل و خارج ساختمان و نتیجتاً اختلاف چگالی هوای داخل و خارج باعث صعود هوای گرم از طریق راه پله ها و آسانسورها و سایر قسمت هایی که می توانند حالت دودکش داشته باشند شده نفوذ هوای خارج را به داخل ساختمان موجب می شود. در زمستان نفوذ هوا از پایین ساختمان و رانش هوا از بالای ساختمان و در تابستان برعکس خواهد بود.
مقدار هوای نفوذی بستگی دارد به میزان کیپ بودن درها و پنجره ها، ارتفاع ساختمان، کیفتیت روکار ساختمان، جهت و سرعت وزش باد و یا مقدار هوایی که برای تهویه یا تعویض درنظر گرفته می شود. تهویه هوا به منظور تامین اکسیژن مصرف شده توسط ساکنین و یا خروج دود و گرد و غبار ناشی از بعضی وسایل در مکان هایی مثل کارخانجات، امری ضروری است. این مهم ممکن است بطور طبیعی با باز کردن درها و پنجره ها و یا به صورت اجباری توسط بادبزن صورت گیرد. با ورود هوای خارج مقداری از حرارت داخل ساختمان به صورت گرمای نهان در اثر اختلاف رطوبت نسبی داخل و خارج، تلف می گردد. در محاسبات حرارت مرکزی، درصورتی که رطوبت زنی صورت نگیرد. تنها بار گرمایی محسوس حجم هوای نفوذی منظور می گردد. محاسبه حجم هوای ورودی به داخل ساختمان به یکی از روش های زیر صورت می گیرد.
1. روش درزی: مقداری هوا از طریق منافذ موجود در دیوارها وارد ساختمان می شود که در اغلب ساختمان ها با توجه به اندود بودن طرفین دیوارها و پوشیده شدن جدار داخلی آنها توسط رنگ یا کاغذ دیواری، این مقدار هوای نفوذی ناچیز بوده می توان از آن صرف نظر نمود.
2. روش حجمی: در این روش مقدار هوای نفوذی بر پایه تعداد دفعاتی که در مدت یک ساعت، هوای اتاق با هوای تازه تعویض می شود، برآورد می گردد. باید توجه نمود که تعداد دفعات تعویض برمبنای نفوذ و تهویه طبیعی هوا و بدون کمک وسایلی نظیر وانتیلاتور است.
روش حجمی نسبت به روش درزی دارای دقت کمتری بوده ولی آسانتر است.
ضرایب اضافی در محاسبات تلفات حرارتی:
در محاسبات ذکر شده، شرایط برای همه جداره ها یا اتاق ها قطع نظر موقعیت آن ها نسبت به جهات جغرافیایی، یکسان فرض شده است. حال آنکه در واقع چنین نیست. مثلا جداره جنوبی اتاق به دلیل اینکه بیشتر در معرض تابش آفتاب قرار دارد گرم تر از جداره های شمالی، شرقی و غربی می باشد و تلفات حرارتی کمتری خواهد داشت. همچنین اتاق های طبقات بالاتر بدلیل افزونی سرعت هوا در آن طبقات، دارای تلفات حرارتی بیشتری نسبت به اتاق های پایین می باشند. برای ملحوظ داشتن این شرایط، ضرایب اضافی در محاسبات وارد می شوند. مضاف بر آن ها، همواره 5 تا 10 درصد ضریب اطمینان جهت جبران اشتباهات محاسباتی، برای هر اتاق درنظر گرفته می شود. از طرفی، برخی از ساختمان ها مانند مدارس یا مساجد، فقط در ساعات مشخصی از شبانه روز و یا روزهای خاصی از هفته گرم می شوندف بدیهی است که پس از خاموشی سیستم، مدتی طول خواهد کشید تا ساختمان از حالت سرد به شرایط مطلوب برسد. برای سرعت بخشیدن به عمل گرمایش ساختمان، باید تلفات حرارتی آن را به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر در نظر گرفت تا به همان نسبت ظرفیت دستگاه های مولد گرما افزون گردد. برای این منظور برحسب اینکه چه مدت قبل از استفاده از محل مورد نظر بخواهیم سیستم را روشن کنیم (مدت پیش راه اندازی).